هوالحق

هوالحق
بایگانی

خاطرات

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۳۸ ب.ظ



#خاطرات_طلبه_اقدامی_ها

#جبهه_اقدام

نوجوانی هست و حال و هوای خاص ان😌 حالا اگر توی این سن هم بهت بگن سرباز آقا ببین دیگه شوق پرواز چه سر دل بی قرارت میاره😍

سال دوم طلبگی بودم، پای صحبت استاد.

استاد عادت داشت بعد از تدریس محدوده، در مورد مسائل خاصی صحبت کنند. آن ایام بحث تلگرام و اینستا گرم بود.

استاد حرف های جالبی می زد.

از اینکه سرمایه داراش و مدیرش صهیونیستی هستن و اینکه بااطلاعات ما چه میکنند.بلافاصله بعد از جلسات استاد خیلی ها تلگرام حذف میکردند.

آخر هفته که تصمیم گرفتم برای دیدار خانواده به شهرستان برم تصمیمی جهادی گرفتم😍✌✌✌✌✌

روز جمعه با بابا رفتیم نماز جمعه😌

بعد نماز جمعه یک نفس عمیق کشیدم و به هیبت بابا یک نگاهی از شرم انداختم و گفتم؛ آقا جان چند لحظه با امام جمعه کار دارم😥

بابا نگاهی به من کرد و هیچ نگفت.

ما هم بادی به غبغب انداختیم و چند صف را در نوردیم💪"دیگه باید می نوردیم، کار جهادی در نوردیدن می خواست دیگه"

بابا هم پشت سر من ...

رسیدم به امام جمعه.

امام جمعه با دیدن یقه متوجه شد ما از سربازهای نونهال ولایت هستیم😌

حسابی گرم ما را تحویل گرفت.

بعد احوالپرسی گفتم؛ آقا ببخشید چرا توی تلگرام هستید؟ مگه تلگرام صهیونیستی نیست؟ خلاصه انجا هر چه استاد گفته بود را گفتم💪💪💪💪💪

سر بالا کردم دیدم امام جمعه یک نگاهی عاقل اندر سفی به ما کرد و گفت ما خودمون در مورد همه ی اینا تحقیق کردیم، اینطوری نیست که شما میگید😥😶

یکباره پدر بزرگوار ما را به کنار کشید و گفت: چی چی می گی ؟ اینهمه جسارت جلوی امام جمعه😬😬😬😬

من با این سن هر وقت میام جلو زانوهام می لرزه، اونوقت شما هنوز پشت لبت سبز نشده....😊

خلاصه اینهم از در نوردیدن و فتح الفتوح ما بود....

دوساااال از ان ماجرا گذاشت.

تازه ما هم داشتیم به جمع محاسن دارهای نوجوان می پیوستیم که اخبار خبر فیلتر تلگرام و اینستا را داد و حسابی از پشت پرده های تلگرام رو شد.✌✌✌✌

ما هم بی خبر از همه جا😌😌😌😌

پدر ما زنگ زد که رفته پیش امام جمعه😐😐😐😐

😉موضوع از این قرار بود که اغتشاشات باعث شد که امام جمعه در مورد تلگرام و اینستا حسابی در خطبه ها حرف بزند، وآن ها را بکوبد و در خواست فیلتر آن ها را داشت. خلاصه همان حرف های دوسال پیش ما را در خطبه ها مطرح کند.✌✌✌✌

بابا گفت :بعد از نماز جمعه

به امام جمعه گفتم: آقا دوسال پیش پسر ما امد و به شما گفت که این بساطای مجازی صهیونیستی هست....

گفت: امام جمعه دستی به محاسنش کشید و گفت: خدایا ما را به راه راست هدایت فرما...


این روزها فکر می کنم میشه فهمیده فضای مجازی شوم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی