هوالحق

هوالحق
بایگانی

تلاشی مخلصانه..1

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۴۵ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم

#جبهه_اقدام

#هر_چه_بگندد_نمکش_میزنند... 

تلاشی مخلصانه...!!!

داستان تلاش چند طلبه جوان...

#قسمت_اول

چند روزی بود که ذهنم به مطالب جبهه اقدام مشغول بود، حکم حضرت آقا و استدلالات عقلی و شرعی بر چرایی عدم استفاده از تلگرام و خیلی مطالب دیگه...

مدت زیادی با خودم فکر می کردم و  کلنجار می رفتم، که چه باید بکنم.

 -اگه واقعا اشکال داره پس چرااا!!! اینهمه نهاد مذهبی و ولایی تو تلگرام هستند؛ خصوصا حوزه های علمیه که باید الگو باشند برای مردم!!!

-آیا باید ساکت باشم یا اینکه به أنچه یقین کردم عمل و اقدام کنم...

بالاخره تصمیم به اقدام و عمل گرفتم...

 از صحبت تو دورهمی های دوستانه مون، تا جمع رفقا تو کلاسامون شروع کردم...

 گرچه بسیار مفید بود اما نتیجه چندانی نمیگرفتم. البته تعداد زیادی را توانسته بودم قانع کنم.

 اما برای من کافی نبود....

بالاخره تصمیم گرفتم از صحبت با اساتید شروع کنم.

توی کلاس های مختلف با اساتید مختلف بحث را عمدا به سمت مضرات استفاده از تلگرام و اینستاگرام می بردم و بعد هم شروع می کردم به بحث با اساتید و طلاب دیگه...

 همه اساتید و بچه ها میدانستند که اگر جلو من اسم تلگرام را بیاورند باید خودشان را اماده کنند تا جواب های من را بشنوند....

کم کم تعدادمون زیاد می شد...

 این بحث های طلبگی از ما و توجیهات طلبگی از آنها همواره ادامه داشته و داااارد...

 اما من به این که فقط در همین سطح با اساتید و بچه ها بحث کنم قانع نمی شدم احساس وظیفه می کردم باید وظیفم را درست انجام می دادم...

 به هر استادی می گفتم چرا تو تلگرام؟!! 

چرا تو نرم افزارهای ایرانی نیستیم؟!!

 می گفتند آموزش بطور کلی برنامه هاش تو تلگرامه، ما حتی اگر بخواهیم هم، نمیتوانیم جایی غیر از تلگرام فعالیت کنیم چون همه ارکان آموزش و طلاب تو تلگرام جمع هستند‌‌...

 با خودم گفتم باید برم آموزش...

با چند تا از بچه ها که الان کاملا همفکر و همراه من بودند، رفتیم آموزش.

 بعد از کلی بحث، دیدیم صحبت فایده ای نداره و اساسا فهمیدم درست می گویند: «لولا التوجیه لهلک الطلاب» 

تصمیم گرفتیم یه نامه اعتراضی بنویسیم. 

با کمک چند تا از طلاب دغدغه مند و فعال یک سری از مضرات تلگرام را نوشتیم و در آخر از آموزش تقاضا کردیم که به جای تلگرام در سروش کانال بزنند....

این نامه یک ورق A4 شد اما حداقل ۴،۵ تا A4 دیگه پر از امضاهای بچه هایی شد که موافق ما بودند‌...

نامه را دادیم به مدیر بخش و تقاضا کردیم برسانند به دست مدیریت کل حوزه...


چند ماه گذشت اما هیچ خبری نشد!!!!

 البته در این مدت ما هم بیکار نبودیم... 

بحثها و گفتگوهامون با طلاب و اساتید را گسترش دادیم کم کم این بحث ها در تمام بخش های حوزه فراگیر شد!

بعد از مشورت با دوستان تصمیم گرفتیم این دفعه کار اساسی تر انجام دهیم...

 به همت یکی از دوستانم رفتیم دفتر مسئول بخش رسانه حوزه علمیه مون که یک حاج آقایی بودن...

 وقتی وارد دفتر شدیم، دفتردار مِنّ و مِنّ کنان گفت باید از قبل وقت می گرفتید!! 

- آخه الان مسئول بخش نیستن برید بعدا بیایید.

 اما به لطف خدا، همان موقع مسئول از راه رسید...

ما هم اصرااااار کردیم... 

- حالا که حاج آقا اومدن اجازه بدین ۲ دقیقه بریم و حرفامون را بزنیم...

الحمدلله اجازه داده شد...

‌ رفتیم داخل...

ادامه دارد...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی