هوالحق

هوالحق
بایگانی

۵۸۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جبهه اقدام انقلاب اسلامی» ثبت شده است



همانگونه که سکاندار کشتی انقلاب فرمودند، ما در عصر سونامی اطلاعات قرار داریم. فن آوری اطلاعات وسلطه اطلاعات، خود می تواند به تنهایی قدرت فراوانی تولید کند و این موضوع نوعی امپریالیسم -یا به عبارتی حاکمیت یک سازمان واحد حکومتی بر چند کشور و ملت- بوده و سلطه جهانی را برای آن به ارمغان می آورد. در حال حاضر این قدرت و توان در دستان پلید و مستکبر آمریکا قرار دارد که خود حامی اصلی صهیونیسم است و راه را برای نفوذ و تسلط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا بر سایر ملل و کشورهای جهان علی الخصوص جمهوری اسلامی ایران میسر می نماید.

تسلط بر امواج که از نتایج آن کنترل شبکه های اینترنتی می باشد، می تواند علاوه بر تسلط سیاسی و اقتصادی به نوعی تسلط فرهنگی نیز منجر شود و بر طرز تلقی، باورها، نگرش­ ها و رفتارهای ملل دیگر به خصوص جوامع مورد هدف از جمله جمهوری اسلامی ایران، تأثیر بگذارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۷
seyed hossein hovalhagh



لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم  وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ  وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ﴿۱۱﴾ برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!۱
در چند سال اخیر با هجوم شبکه ها و نرم افزارهای خارجی و صهیونیستی تب و تابی بین اقشار مختلف جامعه برای حضور و استفاده از این پدیده ی نوظهور و بدون پیوست فرهنگی در کشور ما به وجود آمد.

غفلت و جهل از شیوه های تاکتیکی دشمنان در جنگ نرم، زمینه تسلط و سیطره ی آن ها را بر قشرحزب اللهی جامعه و مهندسی افکار و عقاید آن ها را مهیا نموده است. در این هیاهوی بی بندباری و ضد قانونی حاکم بر فضای مجازی، حضور فعال افراد مذهبی و حزب اللهی در شبکه های صهیونیستی توانست پایه های سست این شبکه ها را در جامعه محکم کند. اما غافل از این که فعالیت کردن در این شبکه ها مانند دویدن بر روی تردمیل است. انرژی، وقت و عمر را میگیرد اما هیچ حرکت به جلویی در کار نیست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۲۹
seyed hossein hovalhagh

گر طلب کرده است از اهل وفا دلدار دل

           در طبق با عشق اهدا می کند سردار سر

 

 


رکاب ۱۹(خانم)

 

سبکم. خود خودمم؛ مجبور نیستم جسم سنگین را دنبال خودم بکشم. تجربه جدید و عجیبی ست. برزخ میان ماندن و رفتن. چقدر انتظار می کشیدم برای رفتنم. چقدر از خدا خواسته بودم شهادتم را بدهد. اما حالا، ابالفضل نگهم داشته است.
به خودش می پیچد. لبهایش خشک است، عرق کرده. کاش می شد یک لیوان آب دستش بدهم، مقابلش بایستم و بگویم من خوبم؛ انقدر خودت را عذاب نده. اما نمی بیندم. اگر می دید، می فهمید که دائم تا مقابل در بهشت می روم و نمی توانم تنهایش بگذارم؛ برمی گردم و یک دور دورش می چرخم و دوباره می روم تا خود بهشت. آنجا، خجالت می کشم وارد شوم. ابالفضل راضی نیست. می دانم تا راضی نشود، نمی توانم سرم را مقابل اهل بیت بالا بگیرم.
نگرانش هستم. انگار دارد دیوانه می شود. حق دارد. هر مردی باشد جنون به سرش می زند، مگر این که مثل ابالفضل من کوه باشد.
سرش پایین است و پیشانی اش را روی دستانش گذاشته. مثل آتشفشانی ست که هرآن ممکن است فوران کند. مقابلش زانو می زنم. همیشه او منت می کشید، نازم را می کشید اما حالا دلم می خواهد انقدر نازش را بکشم که راضی شود. کاش می فهمید مقابلش هستم. کاش جسمم بود که دستانش را بگیرم و نوازش کنم؛ اما جسمم روی تخت است. کاش صدایم را می شنید که می گویم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۱۹
seyed hossein hovalhagh

در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن

           من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می رود

 

 

رکاب ۱۷(خانم)

 

اگر بعد این چندسال، حس ششمم نتواند بوی خطر را بفهمد، به درد لای ترک دیوار می خورم. از وقتی وارد ساختمان شدم به دلم شور افتاد.
کلید را داخل در می اندازم. می توانم نگاه سنگین کسی که در کمینم است را حس کنم؛ اما راه برگشت ندارم. همسایه ها هم نیستند، برای عید فطر رفته اند سفر. تنها راه پناه بردن به خانه است. شاید هم اصلا احساسم اشتباه باشد. آرام روی جیب مانتویم دست می کشم. شوکر دارم و یک خنجر نظامی.
در را باز می کنم و می روم داخل. نگرانی بدجور به جانم چنگ می اندازد. نباید اضطرابم به امیرمهدی منتقل شود. نگاهی به راهرو می کنم، کسی نیست اما خطر هست. در را می بندم. قفل در سالم بود اما این نمی تواند خیالم را از بابت خالی بودن خانه راحت کند. شاید کسی منتظرم باشد؛ نمی دانم کی؟ خنجر به دست، خانه را می گردم. کسی نیست. چادرم را روی دسته مبل می اندازم و بر می گردم به سمت راهروی ورودی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۲۷
seyed hossein hovalhagh

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پرسش و پاسخ[۱]

سؤال۱: نبوت عامه و نبوت خاصه به چه معناست؟

پاسخ: منظور از بحث نبوت عامه بیان این نکته است که باید پیامبرانی برای هدایت انسان‌ها از جانب خدا باشند که راه رستگاری و پیام الهی را به گوش ما برسانند و این پیامبران باید معصوم از خطا باشند. منظور از بحث نبوت خاصه نیز شناسایی پیامبران الهی در طول تاریخ است که چنین وظیفه‌ مهمی را به انجام رسانده‌اند.

سؤال۲: ارسال پیامبران از جانب خداوند چه ضرورتی دارد؟

پاسخ: با توجّه به اینکه هدایت انسان‌ها بر خلاف حیوانات و فرشتگان، تشریعی است، یعنی انسان‌ها برای هدایت خود نیاز به آموزش دارند، بنابر این خداوند برای هدایت انسان‌ها معلّمینی الهی را ارسال کرده‌ است تا پیام‌های سعادت‌بخش او را به انسان‌ها برسانند.

سؤال۳: هدایت فرشتگان چگونه است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۲۰
seyed hossein hovalhagh

گر میروی بی حاصلی

       گر می برندت واصلی

              رفتن کجا؟ بردن کجا...؟

 

 


رکاب ۱۶(آقا)

 

حالا که فکرش را می کنم، الکی نگران بودم که از رفتنم ناراحت شود. او که خودش این کاره است، بار اولش هم نیست و عادت دارد. شاید نگرانی ام بخاطر بچه بود.
انگارنه انگار که مامور امنیتی ست و جوانی اش را در آموزش نظامی و عملیات صرف کرده. مثل زن هایی که یک عمر فقط خانه داری کرده اند، با انبساط خاطر تمام مشغول آماده کردن سحری ست. به گمانم بادمجان سرخ می کند؛ می داند که دوست دارم. تلوزیون روشن است. گذاشته ام شبکه قرآن و مثلا به حرف های کارشناس مذهبی گوش می دهم؛ ولی نگاهم به اوست. چادر نماز سرش کرده و زیر لب چیزی زمزمه می کند. فکر کنم دارد نماز شبش را می خواند.
چشمم به مفاتیح و تسبیحش می افتد که روی میز است. از همین حالا دلم برایش تنگ شده؛ با این که اولین ماموریتم نیست. بارها پیش آمده چند ماه خانه نباشم و خم به ابرو نیاورد. او هم ماموریت طولانی داشته. زندگی ما همین است.
زیر غذا را کم می کند و می آید سر میز، سراغ مفاتیح. می گوید:
-نمی خوای بری یکم استراحت کنی؟ باید سرحال باشی.
-خوابم نمی یاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۲۷
seyed hossein hovalhagh

مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم

                 هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم


 


رکاب ۱۵(خانم)

 

حس می کنم معده ام به هم می پیچد. به ساعت نگاه می کنم. چشمانم می سوزد و سخت می توانم عقربه ها را تشخیص دهم. الان پنج ساعت است که از جایم تکان نخورده ام. صدای اذان می آید. قبل از این که بلند شوم، مطهره لیوان آبجوش و نبات را جلویم می گذارد. درحالی که تشکر می کنم، دست می گذارم روی چشمانم و شقیقه هایم را ماساژ می دهم. مطهره دست می گذارد سر شانه ام:
-به خودتم اهمیت نمی دی، فکر اون کوچولو باش که باید پابه پای تو گرسنگی بکشه!
نگاهی به همکار دیگری که در اتاق ایستاده می کنم و معترضانه به مطهره می گویم:
-هیس!
-چرا نمی خوای کسی بفهمه؟ می ترسی مراعاتت رو بکنن، یه موقع خدای نکرده فشار کاری ت کم بشه؟
-باورکن الان وقت لوس بازی و مجروح شدن نیست. امیرمهدی منم از همین الان یاد می گیره توی شرایط سخت طاقت بیاره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۲۴
seyed hossein hovalhagh

میخواهم از خدا به دعا صدهزار جان

   تا صدهزار بار بمیرم برای تو...  یا حسین

 

 


رکاب ۱۴(آقا)

 

اولش می گفت لازم نیست بیایم؛ اما نتوانستم. دلم می خواهد این روزها تنهایش نگذارم. برایش کم گذاشته ام. برای همین مرخصی ساعتی گرفتم که باهم برویم برای سونوگرافی.
نه من شبیه مردهایی هستم که همراه همسرشان آمده اند، نه او شبیه زن های دیگر. ظاهرمان شبیه است؛ اما خودمان می دانیم دنیایی که در آن زندگی می کنیم زمین تا آسمان با بقیه مردم فرق دارد. دغدغه هایمان، رابطه مان، سبک زندگی مان و...
زن ها دو به دو با هم حرف می زنند، اما او ساکت است. الان که دقت می کنم، از بقیه زن ها چهارشانه تر و بلندبالاتر است. بر عکس بقیه که به خودشان رسیده اند، روسری ساده سبزش را سر کرده و طبق عادت، دور و برش را می پاید. چشم در چشم می شویم. لبخند می زند و پشت لبخندش، نگرانی را می بینم. پاسخش را با لبخندی می دهم که بگویم آرام باشد.
تصویری که روی مانیتور افتاده، برای من واضح نیست و چیزی از آن نمی فهمم اما چون می دانم این تصویر مبهم، بچه مان است با شوق نگاهش می کنم. چقدر تغییر کرده ام! قبلا برای هیچ چیز انقدر ذوق زده نمی شدم؛ کلا احساساتم خیلی میدانی برای جولان دادن نداشت. اما حالا حس می کنم می توانم تا ته دنیا بدوم. دکتر می گوید سالم است و پسر. سالم بودنش بیشتر خوشحالم می کند. چه فرقی می کند پسر یا دختر باشد؟ مهم این است که من دارم پدر می شوم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۲۱
seyed hossein hovalhagh

بسم الله الرحمن الرحیم

 

معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 

از پیامبر اکرم صلی الله وعلیه و آله معجزات فراوانی ظاهر گشته است که در کتب تاریخ و حدیث از جمله کتاب «بحارالانوار» و «مدینه المعاجز» و ... بسیاری از آن‌ها به حد فوق تواتر نقل شده است.

در اینجا چند نمونه از معجزات آن حضرت را ذکر می‌کنیم.

 

الف) معراج

قرآن مجید وقوع این معجزة الهی و بعضی از مراحل آن را بیان می‌فرماید:

در یکی از شب‌ها، جبرئیل علیه السلام به خدمت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم آمده و عرض می‌کند: امشب سفر عجیبی دارید و من مأمورم با شما باشم تا با هم به نقاط مختلفی برویم. به این ترتیب آن حضرت معراج خود را از مکه آغاز کرده و به سوی بیت المقدس حرکت می‌کنند و پس از مدت کوتاهی در آن نقطه فرود آمده، از نقاط مختلف مسجد بیت اللّحم که زادگاه حضرت مسیح علیه السلام است بازدید می‌کنند سپس از آنجا با سوار شدن بر «براق» که مرکبی آسمانی است به طرف آسمان حرکت نموده و با ارواح پیامبران و فرشتگان صحبت فرمودند، همچنین از بهشت و دوزخ بازدید نمودند سپس به سدره المنتهی تشریف بردند. در مراجعت نیز در بیت المقدس فرود آمدند و راه مکه را پیش می‌گیرند و در بین راه با کاروان تجارتی قریش ملاقات فرمودند. سپس به منزل خویش رسیده و از مرکب آسمانی پیاده شدند.

سُبحانَ الَّذی اٌسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَی المَسجِدِ الاقصَی؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد. «اسراء:۱»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۱۲
seyed hossein hovalhagh

 بسم الله الرحمن ارحیم

 


یکی بودن پایة دعوت انبیاء علیهم السلام (توحید) 

اصول کلّی و اعتقادی پیامبران علیهم السلام همه یکی می‌باشد؛ چون دین ارضاء کنندة فطرت است و فطرت انسان‌ها تغییر نمی‌کند و هدایت نیز که به سوی صراط مستقیم است هیچگاه تغییر نمی‌کند؛ بنابراین پایة دعوت همة انبیاء علیهم السلام یکی است که همان توحید است.

* وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلَّ اٌمَّهٍ رَسُولاً آن اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغُوت؛ ما برای هر امتی پیامبری مبعوث کردیم تا خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت و بت اجتناب و دوری جویید. «نحل:۳۶»

 

نبوّت خاصه

این بحث، شامل اثبات و شناخت خصوصیات پیامبرانی است که از جانب خداوند متعال مبعوث به رسالت شده‌اند و اینکه در عصر ما خداوند متعال اطاعت کدامیک از آن‌ها را امر فرموده؟ در عین آنکه نبوت همة آن‌ها را قبول می‌کنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۰۹
seyed hossein hovalhagh