#جبهه_اقدام
اولین مقاله ای که در کشور، خطر تلگرام را گوشزد و پشت پرده تلگرام را افشا کرد...
۲۰ دی ماه ۹۳ توسط سید مقداد صادقی تحلیلگر ارشد فضای مجازی نوشته و منتشر شد...
ولی رسانه های آگاه، سه سال و اندی بعد به خود آمدند!!!
dana.ir/news/211483.html
حتما مطالعه شود...
@jebheeqdam
این روز ها که پرده از چهره کریه و منفور تلگرام کنار رفت، و امت حزب الله به فاجعه ای به نام تلگرام پی بردند، جا دارد از برادر بزرگوار سید مقداد صادقی که با شروع روشنگری ها و مطالبات از سال ۱۳۹۳ جلوی تلگرام قد علم کرد...
و با ایجاد هیات اندیشه ورز انقلابی در فضای مجازی با اعتقاد تمام جلوی نفاق ایستادند و با بیان احکام شرعی آن و پژوهش های متقن و مبرهن خود به انقلاب و جامعه کارشناسان فضای مجازی خدمت علمی وافری نمود تشکر و قدردانی کنیم.
واحد برادران و خواهران جبهه اقدام بدین وسیله از زحمات شبانه روزی کارشناس ارشد و پژوهشگر فضای مجازی سید مقداد صادقی تشکر و قدردانی می نماید.
@jebheeqdam
# روزهای_با_تو_بودن
#قسمت_بیست_و_هشتم
کلید را در قفل در می اندازم و بازش می کنم.
در به نرمی روی پاشنه می چرخد و آرام می بندمش.
از همان حیاط، بلند سلام می کنم. صدای جواب مادر از اتاق پذیرایی می آید.
مادر به طرز بی سابقه ای تحویلم می گیرد! خیلی مهربان تر و بیشتر از قبل.
اینجور مواقع احساس مسخره ای بهم می گوید باید یا فرش ها را بشویم، یا دیوارها را، یا کابینت ها!
مریم با اینکه همیشه در بدو ورودم، با یک کنایه به استقبالم می آید، امروز ساکت است و میزهای پذیرایی را دستمال می کشد.
#روزهای با تو بودن
#قسمت_بیست_و_هفتم
پرده تاریک می شود.
سیدحسین می گوید: "حالا میخوام شخصیت واقعی پاول دروف را خوب بهتون نشون بدم تا کاملا متوجه بشید دارید پول تو جیب چه آدمی می ریزید!!!"
یه کلیپ روی پرده به نمایش در می آید.
سیدحسین درباره مذهب پاول دروف توضیح می دهد: "او به اعتراف خودش یک پاستافاریانیسته."
عکس ها خیلی جالبه. (هیولای اسپاگتی)
#جبهه_اقدام
#هر_چه_بگندد_نمکش_میزنند..
وای به روزی که بگندد نمک...
تلاشی مخلصانه اما...!!!
#قسمت_آخر
حرف های مدیرمون خیلی فکر و ذهنم را درگیر کرده بود..
راستش بیشتر از این نوع نگاه رفاه طلبانه و دور از اسلام ناراحت بودم...
مدام در ذهنم جواب آقای مدیر را میدادم...
مدیر محترم!
ما و شما بهتر از مردم عادی می دانیم که اسلام از همان روزهای نخست حیاتش به مبارزه با سنت های نادرست جامعه و گناه های عمومی شده در جامعه مشغول بوده و هست...
شما با این استدلالتون، رسالت و نبوت پیامبران را هم زیر سوال بردید!!!
با خودم فکر می کردم، اگر به بهانه عمومی شدن استفاده مردم از تلگرام بخواهیم با مساله حرمت آن کنار بیاییم و حکم به جواز کنیم پس دیگر نباید نسبت به مساله بدحجابی، ربا، غیبت، تهمت، شرب خمر و ... اعتراضی کنیم و تذکری بدهیم چون به قول شما این منکرات نیز در برخی موارد عمومیت دارند...!!!
#جبهه_اقدام
#هر_چه_بگندد_نمکش_میزنند...
تلاشی مخلصانه اما...!!!
#قسمت_چهارم
ایشون خیلی راحت حکم صریح حضرت آقا را منکر شدند.
- حاج آقا حکمی که حضرت آقا دارن را ما از خودمون نمیگیم از سایت رسمی دفتر آقا سایت لیدر میگیم خدمتتون.
برگه حکم رو دادم شماره پیگیری حکم آقا هم داخلش بود.
- میتونید خودتون تحقیق بفرمایید. حضرت آقا در این حکم گفتن، استفاده از شبکه های اجتماعی که موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین باشه حرمت داره.
- همه حرفتون اینه!! خب بر همه مشخص و واضح نیست که موحب سود رسانی به دشمن میشه یا نه.
- این چه صحبتیه حاج آقا، وقتی مدیر مالیش جزء تکاورهای ارتش اسرائیله و هر ماه با پول دشمنان بروز رسانی میشه، وقتی مدیرانش خودشون اعتراف میکنن که اطلاعات کاربرانشون را می فروشن به سازمان های اطلاعاتی، و از اونها برای طراحی و برنامه ریزی فتنه ها و براندازی نظام استفاده می کنند، وقتی سرورش تو انگلیسه اونم تو کاخ ملکه بر روی سرورهای دولتی، دیگه چطور باید اثبات بشه؟!
واااقعا هنگ بودمااا....
همینا را هم نمیدونم چطوری توضیح میدادم، مگه میشه! مگه داریم!
- حاج آقا میشه بفرمایید برای شما چطور اثبات میشه که یه شبکه اجتماعی به سود کشوری هست یا نیست؟؟!
با کمی مکث گفتند: ببینید یه مثال میزنم براتون...شرکت سونی (یادم نیست شایدم گفتن سامسونگ) اون اوایل که اومده بود همه گفتن اسرائیلیه!! بعدش معلوم شد تنها ۲۰ درصد سهامش را اونم نه اسرائیل، بلکه یه اسرائیلی خریده. الان این دلیل میشه که اون شرکت رو اسرائیلی بخونیم؟؟!
اجازه حرف زدن دیگه خیلی نمی دادند. ۵ دقیقه مون هم رو به اتمام بود. فقط یک جمله تونستم بگم:
#جبهه_اقدام
#هر_چه_بگندد_نمکش_میزنند...
تلاشی مخلصانه اما...!!!
#قسمت_سوم
هم خوشحال بودیم هم ناراحت.
از دفتر مسئول حوزه که خارج شدیم بیشتر مصمم شدیم که بریم دفتر مدیر ببینیم آیا اجازه می دهند که با مدیر صحبت کنیم؟
با توکل و توسل رفتیم تا ساختمان مدیریت.
به دفتردار گفتیم: ما می خواستیم مسئله ای را با مدیر مطرح کنیم.
_ مدیر فقط ۱ روز در هفته بصورت عمومی با طلاب دیدار دارند و هر نوبت هم ۵ دقیقه است و تا ۳ هفته دیگه هم تمام وقت ها پر شده.
_ زودتراصلا امکان نداره؟
_ نه.
ما هم برای ۳ هفته بعد، ساعت ۱۱:۱۰ تا ۱۱:۱۵ نوبت گرفتیم!